هیچکس بعد هیچکس نمرده

ولی

خیلیا بعد از خیلیا دیگه زندگی نکردن …

این روزا هرکی ازم میپرسه

“چطوری ؟”

برا اینکه “خوب” باشم ناچارا دشمن خدا میشم …

طــنـــاب دار را به گردنم انداختند....

  گفتند:آخرین آرزوت چیه؟؟؟؟؟

  گفتم :دیدار یار...

  گفتند:یارت خستس..

  راستش تا صبح طنــابــــتـــو بافته...

بعد رفتنت نمیدانم

  سیگارها کوچک شده اند

   یا کام های من سنگین تر...

بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را

ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ…بی انصاف چانه نزن

ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ …به قیمت عمرم

تمام شده...

مدت هاست تنها چیزی که مرا یاد تو می اندازد ؛

طعنه های دیگران است...

شاید اگر این دیگران نبودند تو زودتر از اینها

  برایم مرده بودی . . .

اگه ساده ای …!!…اگه

باوفایی…اگه یکرنگی…!!

 همیشه

تنهایی…!

یاد اون شـب ها بخـیر …

کــه تا صبح اس ام اس بازی مـیکردیم

و تــو آخرش میـنوشتی :

کاش الان پیشم بـودی

بیهوده می گشتم

بلیط من از اول نیم بها بوده است ....

کفشهایم را نده

پا برهنه میروم تا در تنهایی خود

با نگاه کردن به پاهایم عبرت بگیرم

که من کجا و تو کجا . . .

اگه میخوای حال کسی رو بفهمی ، ازش نپرس

چون بهت دروغ میگه …

هدفونشو در بیار ببین چی گوش میده...

کاش نجابتم را بهانه رفتنت نمیکردی که

با دیدن

هر هرزه ای به خودم بگویم اگر اینگونه بودم او

نمیرفت...

گیرم که من باختم،..

ولی برد تو هم کمتر از باخت من نبود...

جایزه تو نفرین من...

شـــــــــــــکــــــســــــــــــتـــــــــــــم

و ایــــن تـــــمــــآم مـــآجــــرآ بــــــود...

هوا بارانی ست ولی شیشه ؛ چرا بخار نمیگیری ؟

نترس ؛ رفت … دیگر اسمش را رویت نمی نویسم

من بارها شماره ات را مـیگیرم !

و کسی در گوشــم مدام زمزمه میکند :

دستگاه مشترک مورد نظر خاموش است

مـن برایش از تو مـیگویم !

اما او ســرحرفــش میمانــد …

لباس مشکی چقدر بهت میاد

کاش زودتر از اینها برات میمردم …

سریع ترین نقاشی بود که دیدم

در یک چشم به هم زدن روزگارم را سیاه کردی . . .

یه کم با من راه بیا ؛ تنهایی به جایی نمی رسم...

عشق نـه پول میخواد ،نـه خوشگلى، نـه ماشین،

نـه هیچى دیگه …

فقط ۲تا آدم میخواد …

تاکید مـیکنم : آدددددددددددددددم …

خــــــــدایا

من اینجا دلم سخـــــت معجزه میخواهد

و تو انگار

معجزه هایت را گذاشته ای برای روز مـــــــــــبادا ...

گفته بود میمانم...

نه...انگار صدایش قطع و وصل شده بود...

گفته بود مهمانم....

یک کام ، یک نخ ، یک پاکت ، یک جوانی ، یک عمر …

این تاوان سنگین اشتباه من است

ر

دلم را هنگامی غم می گیرد که نگاهم به دستان گره

خورده ی دو آدم

خیره می ماند 

  مرا کجا صدقه کرده ای که مدام بلای بی تو بودن به

سرم می آید

می سپارمت

به همانی که تو را به جان من انداخت

.

.

.

.

تـــــــــــــــــــــــــقدیر

ماندن به پاى كسى كه دوستش دارى

قشنگترين اسارت زندگیست

به اندازه تمام بودنت ، بعد از رفتنت ، نابودم کردی

کار سختی پیش رو دارم : بعد از رفتنت باید زنده بمانم

تــــــــلخ تـــــرین خاطرات زندگیم را کسی رقم زد که بهترین آرزوها را برایش داشتــــــــــم...

دل کندن از اون همه عشقی که به تو داشتم

منو به جایی رسوند که حالا ،

تو چشمای یکی دیگه زل بزنمو بگم:

عاشقمی؟!! خب به درک...!!

سرانجام یک عشق نافرجام

یکــی بــــــــــــــــــــــــــــود و یکـــی . . . . . . نابـــــــــــود...!

تنهایی فقط تنبیهی است برای روزهای دوست داشتن

او ...

خدايــــــــــــا التمـــــــــــاست مـــــي کنــــــم همــــــه

دنيــــــايــــت ارزانـــــــيِ ديگــــران ..... !

ولــــــي... آنــکــــه دنـيــــــايِ من اســــت.

مـــــــــــــــــالِ ديــگـــــــــــري نبــــــــــاشد....